جمعه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴

51 شرکت نوپایی که توسط غول های فناوری بلعیده شدند

مالکيت - فناوري اطلاعات - انحصار طلبي

دوشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۴ - ۱۴:۲۹:۰۰


در سال های اخیر به ندرت پیش می آمد که خبری از خرید یک شرکت جدید توسط غول های فناوری دنیا به گوش نرسد و فرقی نداشت که به خرید 19 میلیارد دلاری واتس اپ توسط فیسبوک مربوط باشد، یا خرید کمپانی Autonomy توسط اچ پی به مبلغ 10.3 میلیارد دلار، خرید 7.4 میلیارد دلاری Sun Microsystems توسط اوراکل یا هر چیز دیگری، در هر صورت، هر هفته اطلاعاتی جدید در مورد خرید شرکت های کوچک در مطبوعات سراسر دنیا منتشر می گشت.

وایمکس نیوز - رقم های بالای پرداخت شده و حضور پر رنگ فناوری در زندگی بشر امروز همگی نشان می دهند که این خریدها معنا و مفهوم خاصی دارند و چون کمپانی های خریدار همگی نقشی قابل توجه بر زندگی ما گذاشته اند باید بگوییم که اهمیت این خریدها چندان هم کم نخواهد بود.
این خریدها همانطور که گفته شد بنابر دلایل مشخصی صورت می‌گیرند و غالبا شرکت‌ها به دنبال آنند که افراد نابغه و باهوش را از این طریق به استخدام خود درآورند. در موارد دیگر، تلاش شرکت‌ها آن است که با خرید یک کمپانی دیگر قدم به داخل حوزه‌های دیگری بگذارند که تا بحال در آن حضور نداشته‌اند و به همین دلیل تلاش می‌کنند که با در اختیار گرفتن پتنت‌ها، تکنولوژی‌ها، سیستم‌های خاص و تجهیزات شرکت جدید به حوزه‌های دیگری نیز ورود پیدا کنند.
مایکروسافت 8.5 میلیارد دلار برای خرید تکنولوژی اسکایپ پرداخت نمود و آن را جایگزین سرویس قدیمی خود به نام Live Messenger کرد. این شرکت با این کار توانست علاوه بر ارائه یک سرویس بهتر به مشتریانش، یکی از رقبای جدی خود را هم از میدان به در کند که البته برخی از شرکت‌ها با خریدن رقیب خود و تعطیل کردن آن اقدام به چنین کاری می‌کنند.
باید بگوییم که ظرف یک سال اخیر مایکروسافت بیش از اندازه در خرید شرکت‌های کوچک فعال بوده است و تقریبا می‌توان گفت که هر یک ماه، اقدام به خرید یک شرکت جدید کرده است. این تعداد فوق العاده است اما باید بگوییم که گوگل از این هم فعال‌تر بوده و در همان بازه زمانی 38 شرکت مختلف را تحت تملک خود درآورده است. اگر کل خریدهای مایکروسافت و گوگل را به یکدیگر اضافه نماییم به رقم 51 می‌رسیم که به موجب آن میلیاردها دلار پول میان خریداران و فروشندگان رد و بدل شده و علاوه بر این، غول‌های فناوری نیز موفق شده‌اند که به روش‌های تازه‌ای برای انجام امور دست یافته و بزرگ‌تر شوند. نکته دیگر اینکه، پس از این خریدها هیچگونه علامتی دال بر کند شدن روند رشد این شرکت‌ها مشاهده نشد.
بودجه مایکروسافت
حال این سوال مطرح می‌شود که چه شرکت‌هایی خریداری شدند؟ اگر بخواهیم از مایکروسافت شروع کنیم باید بگوییم که در ابتدای سال 2014میلادی این شرکت بیشتر روی توسعه بخش پردازش ابری خود تمرکز داشت و در ماه ژانویه از توافق خود برای خرید Parature خبر داد و باب استاتز نایب رئیس Microsoft Dynamics CRM هم دراین رابطه اظهار داشت که این تصمیم می‌تواند «برای هر شرکتی مناسب باشد» و به مایکروسافت امکان می‌دهد که یکی از بهترین راهکارهای ابری را در اختیار مشتریان خود قرار دهد. چند ماه بعد، ردموندی‌ها اقدام به خریدGreenButton کردند که از جمله عرضه کنندگان مطرح راهکارهای یکپارچه به شمار می‌رفت و به کاربران امکان می‌داد امور سنگین محاسباتی خود را در محیط ابری انجام دهند.
در همان روز (یعنی یکم ماه می) مایکروسافت همچنین اقدام به خریدن اپلیکیشن موبایلی Capptain کرد که در واقع یک استارتاپ پاریسی به شمار می‌رفت و اطلاعات تحلیلی مختلفی را در اختیار توسعه دهندگان اپلیکیشن قرار می‌داد و امکانی را برای آنها فراهم می‌کرد که بر اساس الگوهای مصرف کاربران برای آنها نوتیفیکیشن ارسال نمایند. این شرکت هم مانند GreenButton با Azure یکپارچه سازی شد که در واقع سیستم ابری مایکروسافت برای کسب و کارهای مدرن به شمار می‌رفت. به لطف این خرید، شرکت‌ها می‌توانستند با استفاده از سرویس‌های Azure اپلیکیشن موبایل بسازند و در عین حال از امکانات تحلیلی آن نیز بهرمند گردند. با خرید Capptain کسب و کارهای مختلف می‌توانستند پیام‌ها، اطلاعیه‌ها، اطلاعات و پیشنهادهای مورد نظر خود را به صورت هدفمند ارسال نمایند و بسته به رفتار کارمندان و مشتریان استراتژی خاصی را اتخاد نمایند. با این کار مایکروسافت نوانست به یکباره در حوزه‌ای فعالیت نماید که پیشتر حضوری در آن نداشت و نامش را به عنوان یکی از شرکت‌های دست اندر کار در حوزه سرویس‌های بازاریابی و بازار پرسود موبایل مطرح نماید.
باید این را هم اضافه نماییم که اغلب خریدهای این شرکت ماهیتی مشابه به یکدیگر داشتند و به موجب آنها ابزارهایی در اختیار این شرکت قرار می‌گرفت تا جایگاه خود را در یک بازار مشخص محکم نماید. در جولای گذشته InMage به بخشی از سرویس Azure مایکروسافت بدل گشت و امکان دریافت بکاپ، کپی کردن و بازیابی اطلاعات در فضای ابر را در زمان بروز خطا در یک سرویس فراهم می‌کرد. در مرحله بعد کمپانی Aorato خریداری شد که مکانیزم‌های دفاعی و امنیتی مبتنی بر ابر را به سرویس‌های مایکروسافت اضافه می‌کرد. این سرویس قادر بود فعالیت‌های مشکوک را در شبکه یک شرکت شناسایی کند و از نظر مایکروسافت آنچنان سودمند بود که تصمیم گرفت آن را در ماه نوامبر گذشته خریداری نماید.
مایکروسافت همواره تلاش داشته که ابزارهای خود برای توسعه دهندگان را افزایش دهد. SyntaxTree یکی از سازندگان افزایه UnityVS برای Visual Studio بود که به توسعه دهندگان امکان می‌داد برای اپلیکیشن‌های یونیتی خود کد بنویسند یا آن را جستجو کرده و رفع باگ نمایند. مایکروسافت توانست با خرید این شرکت، پشتیبانی بهتری از Unity را در ویژوآل استودیو ایجاد نماید. زمانی که ردموندی‌ها اقدام به خرید HockyApp در ماه دسامبر نمودند، موفق شدند با ارائه ابزارهای تازه‌ای برای ویندوز فون، اندروید و iOS پشتیبانی بیشتری را در اخیتیار توسعه دهندگان اپلیکیشن قرار دهند. اپلیکیشن Hockey ابزارهای دریافت بازخورد، پلتفرم توزیع بتا، تحلیل تست و گزارش آنی از کرش را در اختیار کاربران قرار می‌دهد.
در واقع موبایل حوزه‌ای بسیار مهم برای مایکروسافت به شمار می‌رود و به همین دلیل در ماه دسامبر این شرکت اپلیکیشنی به نام Acompli را خریداری کرد که در اصل نوعی برنامه مدیریت اطلاعات شخصی برای iOS و دستگاه‌های اندرویدی بود و در ماه ژانویه امسال که مایکروسافت این سرویس را مجددا راه‌اندازی نمود آن را با نام Outlook Mobile معرفی کرد. این سرویس تاکنون موفق ظاهر شده و با افزوده شدن کنترل‌های جدید IT جایگاه خود را به عنوان یک اپلیکیشن کاری با قابلیت یکسان‌سازی تقویم، تماس‌ها و ایمیل‌ها مطرح کرد و در این راستا نیز از سرویس‌ها و امکانات ابری مایکروسافت که پیشتر به واسطه خریدهای قبلی‌اش کسب نموده بود استفاده کرد. چندی پیش امکان استفاده از فرامین حرکتی برای Outlook روی اندروید فراهم شد و یکسان‌سازی ایمیل‌ها و دریافت نوتیفیکیشن به صورت آنی از دیگر امکانات افزوده شده به این سرویس است.
با در نظر داشتن همه این خریدها به نظر می‌آید که حوزه کسب و کار اهمیت قابل توجهی برای تصمیم‌گیرندگان مایکروسافت دارد  و به همین دلیل است که ردموندی‌ها در نظر دارند سرویس تحلیل متن Wquivio را خریداری کنند (قرار است که این سرویس با آفیس 365 مبتنی بر ابر یکپارچه سازی شود). در مرحله بعد این شرکت Revolution Analytics را خریداری کرد چراکه خوب می‌دانست بسیاری از شرکت‌ها از زبان تحلیلی و آماری R استفاده می‌کنند و به روشی برای تشخیص پتانسیل داده‌های انبوه نیاز خواهند داشت.
Micecraft
همه اینها، برای ناظران بر حوزه کسب و کار بسیار جالب توجه هستند اما آن دسته از خریدهایی که بیشتر روی مشتری تمرکز دارند بشتر مورد توجه قرار گرفته و سرخط خبرها را به خود اختصاص دادند. از جمله مهم‌ترین خریدهای مایکروسافت در این حوزه می‌توان به Mojang اشاره کرد که در ازای پرداخت مبلغ 2.5 میلیارد دلار به زیر پرچم مایکروسافت رفت و پس از آن می‌توان به نام‌هایی چون N-trig و Sunrise اشاره کرد. پس از این خریدها، مطالب متعددی در رابطه با این شرکت‌ها نوشته شد و حتی برخی اقدام به مطرح کردن ارزیابی‌های خود در این رابطه کردند که در ادامه به هر یک اشاره می‌کنیم.
در میان سه نام ذکر شده، بیشتری حرف‌ و حدیث‌ها در رابطه با Mojang مطرح می‌شد. این شرکت خالق Minecraft است (همان بازی آنلاین خانه سازی که تا کنون 60 میلیون بار دانلود شده و براساس اعلام رکوردهای جهانی گینس، عنوان پرفروش‌ترین بازی مستقل تاریخ دنیا را به خود اختصاص داده است). ظرف سه سال گذشته هواداران این بازی بیش از 225 میلیون جهان را تنها از طریق کنسول Xbox 360 در بازی ماین کرفت ساخته‌اند که برای بازی مستقلی مانند این که روی یک سطح سفید آغاز می‌شود و با خلاقیت گیمر ادامه پیدا می‌کند، بسیار هم خوب است.
ماینکرفت همچنین نحوه کار کردن با بازی‌ها را تغییر داد و با اجرا شدن در فضای مرورگر امکانی را فراهم کرد که همه دارندگان کامپیوتر بتوانند آن را بازی کنند. این بازی همچنین نحوه توسعه گیم‌ها را نیز تغییر داد؛ به این ترتیب داستان از فضای بازی حذف شد و دیگر بازیکنان در کنترل بازی قرار نداشتند و بیشترین تاکید روی خلاقیت بود. به بیان دیگر، ماینکرفت کمتر شباهتی به یک بازی دارد و در عوض به یک تجریه شبیه است تا هرچیز دیگری، از همین رو، پیشنهاد مایکروسافت برای خرید این شرکت خبر بسیار مهمی در نوع خود محسوب می‌گردد و نشان داد که این شرکت حرف‌های تازه‌ای در مورد انگیزه‌هایش دارد. در همین رابطه مجله بازی Games مطلبی با این تیتر را منتشر کرد: «آیا مایکروسافت ماینکرفت را از میان خواهد برد؟» و اینگونه بود که مناقشه‌ای بزرگ شکل گرفت و هنوز هم اتفاق نظری در رابطه با آن به وجود نیامده است.
اما این شرکت چرا اقدام به خرید Mojang کرد؟ جدای از این حقیقت که ماینکرفت همچنان به فعالیت خود ادامه می‌دهد و پول در می‌آورد (پولی که این بازی نصیب مایکروسافت می‌کند بیشتر از سودی است که بانک برای هزینه صورت گرفته در اختیار ردموندی‌ها می‌گذاشت)، خرید Mojang مایکروسافت را به بازیگری قدرتمندتر در بازار گیم بدل می‌کند. گیم بخش قابل توجهی از خریدهای مایکروسافت در حوزه اپلیکیشن‌های موبایل را تشکیل می‌دهد؛ این بخش مخاطبان جوانی دارد و وفادارن به آن از بسیاری رسانه‌های دیگر بیشترند. با در نظر داشتن موفقیت سه مدل اکس باکس این شرکت تا به امروز، باید بگوییم که این شرکت به درک بسیار خوبی از بازار گیم دست یافته و با عرضه ویندوز 10 تعهدش را به این حوزه نشان داده است. ردموندی‌ها با خرید شناخته شده‌ترین بازی عصر، به دارایی دیجیتالی قابل توجهی دست پیدا کرده و امکانی برایشان فراهم گردیده تا با عرضه این بازی در ویندوز فون، بر تعداد طرفدارن و خریداران جوان این پلتفرم بیافزایند.
همانطور که تایید خواهید کرد، بازار موبایل اهمیت بسیار بالایی برای مایکروسافت دارد و این شرکت با خرید Sunrise (یکی از برترین اپلیکیشن‌های تاریخ برای اندروید و iOS) به دنبال کیفیت است و قصد دارد که بلندپروازی‌های خود در مورد بهره‌وری را نشان دهد. همچنین مایکروسافت با این کار می‌تواند یک چتر فراگیر را برای اپلیکیشن تقویم خود در اختیار بگیرد چراکه Sunrise با جیمیل، ایونت‌های فیسبوک و سرویس روز تولد آن سازگاری دارد.
این اپلیکیشن همچنین با دیگر اپلیکیشن‌ها شامل گوگل مپس و Triplt هم عملکرد خوبی را از خود به نمایش می‌گذارد و با Outlook هم خوب کار می‌کند. با این کار Outlook ارتباط بهتری با کسب و کار پیدا می‌کند و مایکروسافت هم از جایگاه محکم آن در میان کاربرانش مطلع می‌گردد. ماه گذشته در خبرها آمده بود که مایکروسافت شرکت N-trig را خریداری کرده که در زمینه تولید قلم‌های دیجیتالی و چیپ برای نمایشگرهای تاچ فعالیت می‌کند که این مسأله نشان دهنده اهمیت سرویس‌های کاری و مصرفی است.
خریدهای گوگل
نظرتان در مورد 38 شرکت خریداری شده توسط گوگل چیست؟ با در نظر داشتن خریدهایی که غول جستحوی دنیا در سال 2014 انجام داد می‌توان به گرایشات روشنی در فعالیت‌های آن پی برد. مشخص بود که گوگل به خرید شرکت‌هایی علاقمند است که پول بیشتری را در قیاس با سرویس‌های خودش عایدش می‌کردند (این شرکت SageTV را برای توسعه GoogleTV خریداری کرد) و امکان حضورش در بازارهای دیگر را نیز فراهم می‌کردند. یکی از این موارد حوزه رباتیک بود و بازوی گوگل در این زمینه یعنی Google X هم در راستای توسعه فعالیت‌هایش در این زمینه اقدام به خرید شرکت‌هایی چون Schaft.inc، Redwood Robotics، Meka Robotics، Holomni، Bot & Dolly و Boston Dynamics کرد و پس از آن به سراغ شرکت Nest رفت و حالا در قلب دنیای اینترنت اشیاء قرار دارد. گوگل نست را خریداری کرد تا بیشتر در مورد دنیای اینترنت اشیاء بداند؛ دنیایی که انتظار می‌رود در آن حجم بیشتری از اطلاعات از طریق کامپیوتر در آن قابل دسترسی باشند.
قرارداد خرید نست در ازای پرداخت مبلغ 3.2 میلیارد دلار در ژانویه سال 2014 که سال بسیار شلوغی هم برای گوگل بود به امضا رسید.
در ادامه گوگل به سراغ خرید Revolv رفت؛ نوعی هاب که به کاربران امکان می‌داد کنترل کلیه دستگاه‌های هوشمند خود را از طریق یک اپلیکیشن موبایل در اختیار بگیرند و برای ایجاد سازگاری بیشتر میان دستگاه‌های مختلف با نست یکپارچه‌سازی می‌گردد. اما گوگل چند شرکت فعال در حوزه امنیت اینترنت را هم خریداری کرد که از آن جمله می‌توان به Impermium، SlickLogin و Spider.io اشاره نمود. این شرکت در ادامه در حوزه هوش مصنوعی فعالیت خود را آغاز کرد و در همین راستا به سراغ شرکت‌هایی چون DeepMind Technologies رفت و هدفش این بود که از فناوری‌های ارائه شده توسط این شرکت در در حوزه رباتیک استفاده کند که بخشی از دنیای اینترنت اشیاء به شمار می‌رفت.
هوش مصنوعی از اهمیت بسیار بالایی برای گوگل برخوردار است و این شرکت ظرف شش ماه اخیر قراردادهای متعددی را برای خرید نام‌های مطرح این صنعت از جمله Dark Blue Labs و Vision Factory به امضا رساند که هر دویشان در DeepMind یکپارچه‌سازی شده‌اند. هر دوی این شرکت‌ها استارتاپ‌هایی هستند که از دانشگاه آکسفورد سر برآورده‌اند و در زمینه کامپیوتر و یادگیری زبان طبیعی توسط ماشین‌ها فعالیت دارند. این دو سرویس قرار است که به توسعه محصولاتی کمک کنند که به درک زبان انسان اختصاص دارند و از این طریق سرچ صوتی را به سطح دیگری از پیشرفت برسانند.
گوگل علاوه بر این دو، شرکتی به نام Jetpac را خریداری کرد که با استفاده از هوش مصنوعی نقشه راهنمای شهری را از طریق عکس‌های گرفته شده توسط افراد جامعه تهیه می‌کند. Jetpac از شبکه عصبی و تکنولوژی تشخیص عکس بهره می‌گیرد و می‌تواند دریابد که کدام اماکن از محبوبیت بیشتری برخوردارند و کدامیک مناظر زیباتری دارند. گوگل این سرویس را با هدف یکپارچه‌سازی آن با گوگل مپس  خریداری کرد و باید بگوییم که Jetpack به قدری پیشرفته است که می‌تواند میزان رنگ و فرم دقیق اجزای مختلف تصویر را تشخیص دهد.
این نوآوری‌ها، گوگل را در بازار پرسود تبلیغات قرار خواهند داد و از این طریق افراد بیشتری را به سمت سرویس‌های آن هدایت خواهند کرد. از طرف دیگر این شرکت تلاش دارد که با خرید شرکت‌های فعال در حوزه تبلیغات نظیر Adometry (سرویس ارائه شده توسط این شرکت به کمپانی‌های دیگر امکان می‌دهد که میزان اثرگذاری یک تبلیغ آنلاین روی انتخاب و خرید مردم را مشاهده نمایند) خود را در راس شرکت‌های دیگر قرار دهد. mDialog یکی دیگر از شرکت‌های خریداری شده توسط گوگل بود (که در زمینه تبلیغات ویدئویی فعالیت داشت و بعدها با شرکت دیگری به نام DoubleClick ادغام شد که گوگل اقدام به خریدش کرد) و کمی بعد هم اهالی مانتین ویو اقدام به خریداری Red Hot Lab کردند که بعدها به Toro تغییر نام داد و به توسعه دهندگان کمک می‌کندکه اپلیکیشن‌های خود را روی فیسوک تبلیغ کنند. غول جستجو با این کار می‌تواند پول بیشتری را از محل خریدهای صورت گرفته توسط سرویس Google Play به جیب بزند.
خریدهای +Google
هنوز مشخص نیست که آیا گوگل از سرویس Toro برای تبلیغا اعضای گوگل پلاس استفاده می‌کند یا خیر، با این همه، روشن است که این سایت اجتماعی آمده است که برای مدت زمان بیشتری در عرصه باقی بماند. گوگل در سپتامبر گذشته اقدام به خرید سرویس Polar کرد تا سرویس گوگل پلاس خود را روی برای دستگاه‌های موبایل کاربرپسندتر نماید و در نظر دارد که کارکنان این شرکت را در بخش‌های مختلفی به خدمت بگیرد. کسب و کار اصلی شرکت Pollar حول یک موضوع اصلی می‌گردد و آن مسرح کردن سوال‌های ساده مانند این است: سیب دوست دارید یا موز؟ اما این تیم آگاهی و دانش خوبی هم در حوزه رسانه‌های اجتماعی دارند و می‌توانند گوگل را در بهینه سازی فضای رسانه اجتماعی‌اش یاری دهند.
گوگل پلاس همچنین Odysee را از آن خود کرد که احتمالا به موجب آن امکانات اشتراک‌گذاری بیشتری به این شبکه اجتماعی افزوده خواهد شد. عملکرد Odysee به این صورت است که به شکل خودکار از ویدئوها و عکس‌های دریافتی از ابزارهای موبایل روی کامپیوترهای خانگی بکاپ می‌گیرد و در عین حال امکان اشتراک‌گذاری خصوصی و خودکار را برای کاربران فراهم می‌کند. اما گوگل بلافاصله پس از خرید این شرکت، اپلیکیشن‌ آن را از اپ استور و گوگل پلی خارج کرد و این ذهنیت را به وجود آورد که بیشتر به امکانات آن علاقمند است تا خود برنامه.
در واقع گوگل با خریدهای متعدد خود موفق شد که سرویس ابری‌اش را به میزان چشمگیری بهبود ببخشد . سرویس پایش ابری Stackdriver اطلاعات متنوعی را در مورد استفاده از فضای ابری در اختیار کاربران می‌گذارد و با سرویس‌های ارائه شده توسط گوگل یکپارچه‌سازی شده است. Appurify نام سرویس دیگری است که تست خودکار، بهینه‌سازی وبسایت‌ها و اپلیکیشن‌های موبایل را برای این توسعه‌دهندگان میسر نموده و در کنار Cloud Messaging و Android Studio عملکرد خوبی را از خود به نمایش می‌گذارد. ابزار دیگر Zync Render نام دارد که امکان رندر کردن افکت‌های تصویری در فضای ابر را فراهم می‌کند و Firebase هم به توسعه دهندگان کمک می‌کند که اپلیکیشن‌های اثرگذارتری را بسازند.
گوگل ظاهرا علاقه خاصی هم به تبلیغ محصولات مصرفی خود برای کسب و کارها دارد و در همین راستا اقدام به خریداری Directr نمود که یک اپلیکیشن ویدئویی موبایل است و به شرکت‌های کوچک امکان می‌دهد ویدئو‌های تبلیغاتی با آن بسازند و به اشتراک بگذارند. گوگل با این خرید موفق شد حضور چنین شرکت‌هایی در مپس و جستجوها را تقویت نماید. با افزوده شدن ابزار ویرایش فیلم Vidmakers به این مجموعه گوگل توانست امکان ویرایش و اشتراک‌گذاری آنی ویدئو را برای افراد مختلف به صورت همزمان فراهم آورد.
اما در تمامی این موارد مصرف‌کنندگان هیچگاه فراموش نشدند و گوگل با خرید شرکت‌ سازنده این اپلیکیشن‌ها یعنی Launchpad Toys، سرویس یوتوب برای کودکان رنگ واقعیت به خود گرفت.
اما آیا همه آنچه گفته شد خوب است؟ ظاهرا که اینگونه است. در حالی که برخی ادعا دارند بلعیده شدن شرکت‌ها توسط غول‌هایی نظیر مایکروسافت و گوگل  باعث می‌شود که فضای کمتری برای رشد شرکت‌های دیگر باقی بماند، مهارت‌ها و نیروهایی که این شرکت‌ها با خود به همراه می‌آورند راه را برای عرضه محصولاتی بهتر و استفاده بیشتر از آنها هموار می‌کند. عامل رقابت همچنان باقی می‌ماند زیرا استارتاپ‌های جدید با ایده‌های خودشان به وجود می‌آیند و در صورتی فعالیت‌شان ادامه‌ می‌یابد که کالا یا خدمات ارائه‌ شده از سوی آنها جذابیت کافی را داشته باشد و بتوانند بهبودش دهند. در مرحله بعد که این شرکت‌ها توسط غول‌های فناوی خریداری می‌شوند ایده‌هایشان در یک ظرف بزرگ‌تر قرار میگیرد و در آن ذوب می‌شود اما پولی که از محل فروش آنها به دست میآید در نهایت در طرح‌های تازه‌تری سرمایه‌گذاری می‌شود.
در عین حال باید این نکته را هم در نظر داشت که خرید یک ایده توسط یک شرکت، شرکت دیگر را از پیشرفت باز می‌دارد اما تا زمانی که تکنولوژی در زندگی روزمره ما مورد استفاده قرار می‌گیرد و بخشی از زندگی روزمره‌مان است این خریدها نیز همچنان ادامه خواهند یافت و این موضوعی است که هم برای شرکت‌های خریداری شده و هم ناظران از جذابیت بالایی برخوردار بوده.
منبع : بزرگراه رایانه
 

دیدگاه ها و نظرات :

captcha
ارسال
اشتراک گذاری مطالب

آخرین مطالب آرشیو

پربیننده‌ترین مطالب آرشیو